سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و گفته‏اند چون از صفّین به کوفه بازگشت به شبامیان گذشت و آواز گریه زنان را بر کشتگان صفین شنود . حرب پسر شرحبیل شبامى که از مهتران مردم خود بود به سوى حضرتش آمد . امام فرمود : ] چنانکه مى‏شنوم زنان شما بر شما دست یافته‏اند چرا آنان را از افغان باز نمى‏دارید ؟ [ حرب پیاده به راه افتاد و امام سواره بود ، او را فرمود : ] بازگرد که پیاده رفتن چون تویى با چون من موجب فریفته شدن والى است و خوارى مؤمن . [نهج البلاغه]

دیگر این پنجره بگشای که من ...

دیگر این پنجره بگشای که من
به ستوه آمدم از این شب تنگ.
دیرگاهی‏ست که در خانه‏ی همسایه‏ی من خوانده خروس.
وین شبِ تلخِ عبوس
می‏فشارد به دلم پای درنگ.

 
دیر‏گاهی‏ست که من در دلِ این شامِ سیاه،
پشت این پنجره، بیدار و خموش
مانده‏ام چشم به راه.
همه چشم و همه گوش:
مست آن بانگ دل‏آویز که می‏آید نرم
محو آن اختر شب‏تاب که می‏سوزد گرم
مات این پرده‏ی شبگیر که می‏بازد رنگ.
 
آری، این پنجره بگشای که صبح
می‏درخشد پسِ این پرده‏ی تار.
می‏رسد از دل خونین سحر بانگ خروس.
وز رخ آینه‏ام می‏سترد زنگ فسوس
بوسه‏ی مهر که در چشم من افشانده شرار
خنده‏ی روز که با اشک من آمیخته رنگ ...
 
هـ ا سایه



کلمات کلیدی :
به‌روز رسانی : 87/7/26 ................. همراهی‌تان«»
------------------------------
تمام نوشته‌ها
 RSS 
 Atom 

خانه
ایمیل
بشناسیدم
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 255096
بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 34

........... درباره خودم ..........
اتاق انتظار
مصطفا
همیشه دشت‏های وسیع و بی‏انتها را دوست داشته‏ام.


....... پیوندهای ویژه .......
هذیان‏های ذهنی [265]
سرایه‏سرا [57]
[آرشیو(2)]

....... پیوند دوستان .......
بر بساط نکته‏دانان
خراب‏آباد
نسیم ول‏گرد (شعر)
ارغوان
حاصل اوقات
خط به‏خط
ماه‏نامه نسیم وحی
خوان هشتم
خلوت‏گزیده

............. بایگانی.............
اتاق یکم
اتاق دوم
اتاق سوم
اتاق چهارم
اتاق پنجم
اتاق ششم
اتاق هفتم
اتاق هشتم